TRT World:
TRT World نوشت: محققان و کارشناسان به دنبال راه های جدیدی برای مبارزه با اثرات اعتیاد نوجوانان به رسانه های اجتماعی به عنوان یک بلای جهانی هستند.
وردا میگوید نیاز دائمی به چک کردن تلفن همراه و ارتباط با دوستانش از طریق واتساپ و اسنپ چت او را معتاد کرده است. او می گوید این باعث شد که تمرکزش روی درس و مطالعه کمتر شود.
در عصر دیجیتال امروزی، رسانه های اجتماعی به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی نوجوانان تبدیل شده اند. پلتفرم هایی مانند یوتیوب، تیک تاک، فیس بوک، اینستاگرام و اسنپ چت به کاربران این امکان را می دهند که محتوا ایجاد کرده و به اشتراک بگذارند، با دیگران ارتباط برقرار کنند و با دوستان خود در ارتباط باشند و آن را به بخش مهمی از برنامه روزانه خود تبدیل کنند.
در سال 2022، یک نظرسنجی از 1300 نوجوان بین 13 تا 17 سال نشان داد که 35 درصد از آنها حداقل از یکی از این شبکه های اجتماعی چندین بار در روز استفاده می کنند. این مشارکت بالا نقش رسانه های اجتماعی را در کمک به نوجوانان در ارتباط و احساس حمایت نشان می دهد، اگرچه ممکن است تأثیر آن بسیار متفاوت باشد.
تاثیر شناختی و روانی
شبکههای اجتماعی از طریق طراحی و استفاده از سیگنالها برای تولید پاسخ از کاربران اعتیادآور شدهاند.
گزارش سال گذشته یونسکو نیز این موضوع را تایید می کند. در این گزارش به طراحی اعتیادآور شبکه اجتماعی TikTok پرداخته شده است که به دلیل ویدیوهای کوتاه و جذاب می تواند بر میزان توجه و عادات یادگیری تأثیر بگذارد و تمرکز بر فعالیت های آموزشی را دشوار کند.
طبق مطالعات، نوجوانان در برابر اثرات منفی و اعتیادآور شبکه های اجتماعی آسیب پذیرتر هستند. همانطور که نوجوانان یاد می گیرند مهارت های اجتماعی خود را توسعه دهند، رسانه های اجتماعی نیاز به اعتبارسنجی و تایید همسالان را ایجاد می کنند.
پذیرش یا رد در رسانه های اجتماعی می تواند تأثیر قابل توجهی بر فعالیت و رشد مغز نوجوانان داشته باشد.
فاضیلا سیداوغلو، روانشناس بالینی مستقر در استانبول می گوید: «نوجوانان اغلب به دلیل فعال نبودن در رسانه های اجتماعی یا عدم همراهی با روندهای فعلی طرد می شوند. برای نوجوانان مبتلا به ADHD یا فوبیای اجتماعی، رسانه های اجتماعی به پناهگاهی موثر برای پنهان کردن هویت خود تبدیل می شوند. نوجوانان مبتلا به ADHD به دلیل ترشح دوپامین (هورمون هیجان یا شادی) زمانی که در این پلتفرم ها هستند، از نظر بیولوژیکی بیشتر مستعد اعتیاد به رسانه های اجتماعی هستند.
بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و طیفی از مسائل شناختی و روانی رابطه روشنی وجود دارد. تحریک مداوم از این سیستم عامل ها می تواند توانایی مغز برای تمرکز را مختل کند و منجر به کاهش تمرکز و اضافه بار شناختی شود. پدیده ای که گاهی از آن به عنوان «پوسیدگی مغز» یاد می شود.
این اصطلاح به زوال شناختی ناشی از تعامل با جریان ثابت محتوای دیجیتال اشاره دارد.
نقش خانواده
وردا در این زمینه خوش شانس بود، زیرا والدینش با تشویق به تعامل چهره به چهره با دوستانش، مانند رفتن به سینما به جای تماشای فیلم با تلفن همراه، به او کمک کردند تا اعتیاد خود را ترک کند.
والدین وردا نیز او را تشویق کردند که زمان بیشتری را با خانواده خود بگذراند و دوستانش را دعوت کند. والدین او با موفقیت تعامل آنلاین دخترشان با دوستانش در مدرسه را به تعامل فیزیکی واقعی در یک محیط اجتماعی سالم تبدیل کردند.
ساعی اوغلو می گوید که سایر نوجوانان چندان خوش شانس نیستند و ممکن است این خانواده های خودشان باشند که آنها را به رسانه های اجتماعی معتاد کرده است.
به گفته وی، بیشتر بحرانهای ناشی از شبکههای اجتماعی در بین نوجوانان به دلیل اتکای خود خانوادهها به شبکههای اجتماعی و اعتیاد به آنها بوده است. والدین آنها را از توجه مورد نیاز نوجوانان محروم کرده اند و باعث شده آنها به دنبال جلب توجه آنلاین باشند.
سیداوغلو بر اهمیت حضور و توجه والدین تاکید می کند و ادامه می دهد: والدین نباید فرزندان خود را تنها بگذارند بلکه باید اوقات با کیفیتی را با آنها بگذرانند. والدین باید به جای استفاده از وسایل الکترونیکی به عنوان پستانک در فعالیت هایی مانند سفرهای خانوادگی شرکت کنند و بیشتر در کنار هم باشند تا محیط سالم تری برای فرزندان خود ایجاد کنند.
واکنش مدارس به بحران
در پاسخ به این نگرانی ها در مورد تأثیر رسانه های اجتماعی بر عملکرد تحصیلی نوجوانان، مدارس سراسر جهان گام های مهمی برداشته اند.
برخی از مدارس محدودیت هایی را برای استفاده از تلفن های هوشمند به خصوص در دوره های حساس مانند آمادگی برای امتحانات نهایی دبیرستان اعمال کرده اند. هدف از این اقدامات کاهش حواس پرتی و اضافه بار شناختی ناشی از حضور در شبکه های اجتماعی و در نتیجه کمک به دانش آموزان برای تمرکز بیشتر بر روی مطالعه است.
Tugba Ucak Katerci، معاون یک مدرسه خصوصی معتبر در استانبول، میگوید که برای مبارزه با معضل گسترده اعتیاد به تلفن همراه، مدرسه او دستوراتی برای محدود کردن استفاده دانشآموزان از تلفنهای هوشمند در طول روز صادر کرده است.
به گفته وی، دسترسی مداوم به گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی نسلی را پرورش داده است که جدا شدن از گوشیهایشان حتی برای مدت کوتاهی دشوار است.
کاترکچی می گوید: این اعتیاد می تواند اثرات مخربی بر دامنه توجه، عملکرد تحصیلی و آرامش آنها داشته باشد. خطمشی مدرسه از دانشآموزان میخواهد که همکاری کنند و از آنها خواسته میشود تلفنها را در ابتدای روز تحویل داده و در پایان وقت کلاس بازیابی کنند.
به گفته قائم مقام دانشگاه، محدود کردن استفاده دانشجویان از تلفن همراه در ساعات مدرسه باعث ایجاد فضای یادگیری متمرکزتر و پربارتر می شود.
کتیرچی ادامه می دهد: بسیاری از دانش آموزان پایه دوازدهم (سال آخر دبیرستان) به لزوم تمرکز و مطالعه برای کنکور سالانه دانشگاه پی برده و گوشی هوشمند خود را به طور کامل رها می کنند. نمرات کسب شده در کنکور سالانه تعیین کننده سطح دانشگاهی است که دانشجو می تواند وارد آن شود، از این رو اهمیت تحصیل در سال آخر تحصیل برای بسیاری از افراد درک می شود.
این معاون آموزشی تاکید می کند که امروزه اعتیاد نوجوانان به شبکه های اجتماعی به یکی از دغدغه های اصلی تبدیل شده است. دسترسی مداوم به گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی منجر به صرف زمان بیش از حد در این شبکهها در میان نوجوانان شده و ترکیبی از اختلالات خواب، افت تحصیلی و انزوای اجتماعی را به همراه داشته است.
واضح است که کاهش دامنه توجه مستقیماً بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد.
آینده بشریت و آموزش
استفاده از اینترنت در محیطهای آموزشی، که شامل استفاده از رسانههای اجتماعی برای تحقیق در مورد رویدادهای جاری میشود، این پارادوکس را ایجاد میکند که در حالی که ابزارهای دیجیتال منابع ارزشمندی را فراهم میکنند، به حواسپرتی نیز کمک میکنند.
برای مقابله با این چالش، مربیان و سیاست گذاران باید استراتژی هایی را توسعه دهند که مزایای رسانه های دیجیتال را با نیاز به حفظ تمرکز و سلامت شناختی متعادل کند.
مؤسسات آموزشی، والدین و توسعه دهندگان فناوری باید با یکدیگر همکاری کنند تا محیط هایی ایجاد کنند که توجه پایدار و رفاه ذهنی را برای نوجوانان ارتقا دهد. این ممکن است شامل پیادهسازی سمزداییهای دیجیتال، تقویت شیوههای تمرکز حواس و طراحی مجدد روشهای آموزشی برای کاهش حواسپرتی و در عین حال بهرهمندی از مزایای فناوری باشد.
وردا میگوید رفتوآمدهای خانوادگی و گذراندن وقت با دوستانش به او کمک زیادی کرده است تا استفاده او از رسانههای اجتماعی را کاهش دهد.
او تأکید می کند که برقراری ارتباط با دوستان در زندگی واقعی از نظر روحی و عاطفی رضایت بخش تر است.
اما مانند بسیاری از نوجوانان دیگر در سراسر جهان، وردا اعتراف می کند که زندگی بدون رسانه های اجتماعی دشوار است. او می گوید: نمی توانم آینده ای را بدون شبکه های اجتماعی تصور کنم.
همانطور که جامعه بر این پیچیدگی ها غلبه می کند، آینده آموزش احتمالاً به توانایی ما در سازگاری و رسیدگی به این چالش های نوظهور بستگی دارد. حصول اطمینان از اینکه پیشرفت فناورانه به جای اینکه مانع از رشد شناختی و آموزشی شود، پیشرفت می کند. چیزی که برای موفقیت نسل های آینده بسیار مهم است.
iribnews به نقل از تیلا